♥♥ فرشته های روی زمین ♥♥

نامه ای برای دوست داشتنی ترین پدر دنیا

سلام بابای خوبم: می دونم که اینها رو می بینی و از دلم خبر داری بابایی این روزها که میشه دلم خیلی می گیره روز تولد بزرگترین مرد عالم که من خیلی هم دوستش دارم برای من غمگینه چون سالهاست تو رو ندارم سالهاست که نیستی تا بیام و دستهاتو ببوسم و بگم چقدر عاشقتم بابای خوبم اونقدر دلم برات تنگ شده اونقدر دلم هواتو کرده الان که دارم اینها رو می نویسم اشک چشمام نمی ذاره درست تایپ کنم بابای مهربونم هر چی از سنم بیشتر می گذره می فهمم تو چقدر بزرگ و مهربون بودی چقدر نجیب و پر صلابت بودی چقدر من با تو راحت بودم چقدر دوست خوبی برام بودی بابا نبودنت خیلی خلا بزرگی تو زندگی ماشد نمی دونم چرا می گن خاک سرده هرچی از رفتنت گذشت بیشتر دلتنگت شدم هیچ چیز...
24 خرداد 1390

بدون عنوان

  خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد………: او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد… … او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد… ... … او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد ...
16 خرداد 1390

بدون عنوان

سلام پسرای گلم: خیلی وقته براتون ننوشتم راستش دلایل زیادی داشت حالا بگذریم نمی دونم وقتی بزرگ می شید اصلا اینها رو می خونید یا نه تازه کلی هم توی یک دفتر براتون نوشتم نمی خونید؟ خیلی بی معرفتید اگه نخونید ولی خدائیش هم خیلی وقتتون رو می گیره ولی سعی کنید بخونید شاید خیلی چیزها براتون جالب باشه واما بگم از این روزها........... این روزهای گرم پرهام خیلی گریه می کنه نمی دونم از دندوناشه یا نه ولی فکرنکنم فکر کنم حالا چون فهمیده شده ولی نمی تونه حرف بزنه منظورش رو با گریه به ما می فهمونه البته گریه که چه عرض کنم با جیغ بعضی وقتها خیلی کلافه میشم ولی سعی می کنم هر جور شده با بازی سر گرمش کنم واما طاهای گلم هم به تقلی...
9 خرداد 1390

مادر

  مادرم: قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار، تا چشمانم بهشت را نظاره کنند.. .       مادرم هستی من ز هستی توست تا هستم و هستی دارمت دوست   ...
2 خرداد 1390
1