نامه ای برای دوست داشتنی ترین پدر دنیا
سلام بابای خوبم: می دونم که اینها رو می بینی و از دلم خبر داری بابایی این روزها که میشه دلم خیلی می گیره روز تولد بزرگترین مرد عالم که من خیلی هم دوستش دارم برای من غمگینه چون سالهاست تو رو ندارم سالهاست که نیستی تا بیام و دستهاتو ببوسم و بگم چقدر عاشقتم بابای خوبم اونقدر دلم برات تنگ شده اونقدر دلم هواتو کرده الان که دارم اینها رو می نویسم اشک چشمام نمی ذاره درست تایپ کنم بابای مهربونم هر چی از سنم بیشتر می گذره می فهمم تو چقدر بزرگ و مهربون بودی چقدر نجیب و پر صلابت بودی چقدر من با تو راحت بودم چقدر دوست خوبی برام بودی بابا نبودنت خیلی خلا بزرگی تو زندگی ماشد نمی دونم چرا می گن خاک سرده هرچی از رفتنت گذشت بیشتر دلتنگت شدم هیچ چیز...
نویسنده :
مامان سارا
20:11